ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
در کتب لغت، “عشق” به معناى “دوستى شدید” آمده است[۱] و گفته شده که از “عَشَقه” مشتق شده است و عشق همان گیاه پیچک مىباشد که درخت را احاطه و در نهایت راه تنفس را بر او مىبندد و درخت زرد مىگردد.[۲]
درباره آن کسانى که عاشق عبادت و… مىباشند مىتوان گفت: که آنها را پیچک عبادت احاطه کرده و این گونه است که زرد و لاغر مىگردند.[۳] ابوسعید ابوالخیر این حالت را با خطاب به برگهاى زرد درختان در پاییز این گونه بیان کرد که:
ترا روى زرد و مرا روى زرد
تو از مهر ماه و من از مهرِ ماه